از طرف خدا

سلام تمشک دوماهه ی من ...

دو ماهگیت مبارک ... دیگه حسابی خوش خنده شدی ... تا باهات حرف می زنیم می خندی و کلی کیف می کنی ... ما هم از خنده ی تو کلی ذوق می کنیم ... عاشق اینی که بشینیم باهات حرف بزنیم تو هم همه یسعیتو می کنی که با آاا گااا غااا جوابمونو بدی ... امروز واکسن دوماهگیتو زدیم ... الانم واسه همین تا این موقع شب بیدارم ...  خدا کنه به بد تبیه مهدیار نباشی ... فعلا که با استامینوفن کنترل شده است ولی بازم نگرانم ... تا صب به خیر بگذره دیگه بعید می دونم ادامه پیدا کنه ... این ماه کلی عکس گرفتم ولی هنوز آمادشون نکردم ... قدت شده ۵۹ وزنت ۴۳۵۰ ... انتظار داشتم وزنت حداقل ۱۵۰ گرم بیشتر از این باشه ...دور سرت هم ۳۶ فکر کنم دیگه خطر کولیک و پشت سر گذاشت...
20 آذر 1391

سه ماهگیت مبارک ...

اولین باری که غلت زدی که البته بعدش دیگه تکرار نشد ! نمیدونم چه جوری هر روز شیرینتر شدنتو  بنویسم تا بعدها درکش کنی ... یه جوری نگاه می کنی که انگار صد ساله با همیم و نیازی به حرف زدن نداریم ... تو این ماه برای اولین بار غلت زدی والبته همون یه بار شد ! یه وقتایی همچین با صدا می خندی که آدمو تو بدترین شرایط سر ذوق میاری ...       ...
20 آذر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به از طرف خدا می باشد