سلام با ارزش ترينم ...

هميشه مي گفتم بچه ي نا خواسته يعني خدا خواسته ...يعني  پدر و مادر و هيـــچ آدم زميني نمي

 خواستنش و فقط و فقط خود آسمونيش خواست كه بوجود بياد و بوجود اومد ... مي گفتم وااااااااي كه

 چقد همچين بچه اي با ارزشه چقد عزيز بوده واسه خدا كه كاري به خواست بنده هاش نداشت ...

حالا حكايت تو هم همينه ... وقتي واسه خدا انقد با ارزش بودي ... واسه منم با ارزشي خيلي زياد ...

 شايد نمي خواستمت ولي الان كه دارم تو وجودم حست مي كنم مي خوامت خيلي خيلي زياد ...

وقتي فهميدم هستي كه قد يه كنجد بودي البته الان كه دارم مي نويسم بزرگتر شدي اندازه ي يه عدس

 يه چيزي حدود 5 ميليمتر ...

چن هفته ي پيش خواب ديده بودم كه دو قلو زاييدم خيلي راحت و دارم به دخترم شير ميدم يه دختر

 سالم  و ... تعبيرش خيلي جالب بود هر قسمت از خوابم تعبيري داشت يه قسمتش اين بود كه

از نسل تو فرزندی بوجود می آید که بزرگ خاندان خود میشود . يه قسمتش اين بود كه فرصتی دوباره

به دست می آورید و يه قسمتش برآورده شدن ناگهانيه يك امر ...

اون روزا اين خوابو ربطش دادم به درس و دانشگاه ... ولي الان مي فهمم اون روزا تو تازه بوجود اومده

بودي ...

نمي دونم تكليف درس و دانشگام چي ميشه احتمالا تعطيلش كنم مگه در شرايط خاص كه اگه پيش

 بياد ...

خيلي برام مهمي عزيز دلم ...